Видео с ютуба داستان های فارسی با رد پای شب
داستان زن بدکاره و مرد جوان زاهد
هیچکس باور نمیکرد یه دختر روستایی پادشاه ظالم رو به زانو دربیاره!
پادشاه برای تفریح درویش شد، اما در دام مردی افتاد که زندگی را بهتر میفهمید!
همه میگفتند او فقط پسرِ حمامه… اما رازی در دلش بود که پادشاه را دیوانه کرد!
داستان صوتی مرغ سعادت برای خواب بزرگسالان | داستان صوتی خواب آور
یه نفر ظلم کرد، یه نفر صبر، یه نفر طمع… و خدا جواب هر سه رو داد!
راز سکوت هفتسالهی دختری که با پادشاه ازدواج کرد ... وقتی پادشاه فهمید شوکه شد!
مردی مُرد و فقط یه گربه گذاشت… اما سرنوشت پادشاهو عوض کرد!
داستان زرگری که از شهر و روستا زن گرفت
داستان زیبای راز - مرد تاجری که مخفیانه از هر شهری یک زن میگرفت
تاجر در شهری پر از ابلهان گیر افتاد… اما دیوونهترینشون نجاتش داد!
حکایت زیبا و اموزنده هفت پند استاد حکیم به شاگرد - حکایت کهن فارسی
الاغی که خیال کرد زرنگی میکنه… اما تا شب پشیمون شد!